عوامل و پیامدهای اعدام‎ های صحرایی طالبان

عوامل و پیامدهای اعدام‎ های صحرایی طالبان
عوامل و پیامدهای اعدام‎ های صحرایی طالبان

مقدمه

از چند روز به این سو ویدیوهای قتل افراد بیگناه در رسانههای اجتماعی منتشر شده است. این ویدیوها نشان میدهند که تحریک طالبان به بهانههای مختلف افراد بیگناه را به قتل میرسانند. شاید مثل این قتلها، ده‌ها قتل مرموز دیگر از سوی این گروه صورت گرفته باشد. پخش و نشر این ویدیوها از سوی مردم و یا تحریک طالبان زمانی صورت می‌گیرد که این گروه برای به رسمیت شناختن خود در نشستهای بینالمللی اشتراک مینمایند. طالبان تلاش میکنند تا به جامعه جهانی از وضعیت و امنیت مناسب افغانستان اطمینان دهند. اما پخش این ویدیوها در رسانههای اجتماعی، تمام تلاشهای سران طالبان را بیاثر میکند. پرسش اینجاست که آیا در میان تحریک طالبان گروهی وجود دارد که به رسمیت شناختن این گروه از سوی جامعه جهانی را نمیپذیرد؟ هدف و انگیزه تحریک طالبان از قتلهای عمدی و مرموز اقوام غیرپشتون چیست؟ چرا طالبان در برابر اقوام غیرپشتون به ویژه قوم تاجیک دست به وحشیانهترین عمل میزنند؟ پیامدهای این قتل‌ها چه خواهد بود؟ نویسنده در این مقاله در پی دریافت پاسخهای مناسب به پرسشهای فوق است.

طالبان

شکی نیست تحریک طالبان خطرناکترین گروه قومی در سطح جهان اند که بیشتر وابستگی به استخبارات پاکستان و کشورهای عربی مثل امارات متحده عربی و عربستان سعودی دارند. این گروه از نام اسلام برای رسیدن به اقتدار قومی خود از هر وسیله ممکن استفاده میکند. اکثر فرماندهان این گروه برای توجیه انتقام و قتلهای اقوام غیرپشتون از روایتهای غزوات پیامبر اسلام، جنگهای فرماندهان اسلامی و عملکرد نیروهای ناتو استفاده سوء مینمایند. اکثر کنش‌گران و کارشناسان افغانستان به این باور اند که تحریک طالبان برای ثبات سیاسی در این کشور نیامده اند. این گروه نه ملی است، نه اسلامی و نه هم افغان؛ بلکه طالبان یگ گروه قومی اند که برای جاسوسی و رسیدن به اهداف پاکستان و برخی از کشورهای دیگر فعالیت دارند. ماموریت این گروه، از بین بردن تمام زیرساختهای 20 سال گذشته، افزایش بیش از حد فاصله میان اقوام و انتقام‌گیری از مردم است.

چنددستگی طالبان

یکی از بخش‏های کلیدی تحریک طالبان شبکه حقانی است. هدف این شبکه به رسمیت شناخت طالبان از سوی جامعه جهانی نیست. اکثر قتل‏های عمدی، مرموز و پخش این ویدیوها در رسانههای اجتماعی، از سوی این شبکه و تیمهای مخرب درون گروهی طالبان صورت میگیرد. نشر این ویدیوها درست زمانی اتفاق میافتد که تحریک طالبان در آستانه اشتراک در نشستهای بینالمللی مثل نشست ناروی و انتالیا بوده و برای به رسمیت شناختن خود تلاش دارند. پخش این ویدیوها نه تنها دیدگاه جامعه جهانی را نسبت به این گروه منفی ساخته است؛ بلکه در برخی نشستها عدهای سران سیاسی جهان در مورد طالبان واکنشهای منفی تندی از خود نشان داده اند. به نظر میرسد در میان تحریک طالبان چنددستگی وجود داشته باشد. گروهی از طالبان به دنبال آوردن اصلاحات در امارت اسلامی خود هستند. گروهی دیگر ماموریت بیثباتی و تفرقه افگنی دارند. و گروهی نیز برای انتقامگیری از اقوام غیرپشتون به ویژه تاجیکان شمالی برخاسته اند.

هدف و انگیزه قتلها

انگیزه‏ای که در پشت این قتلهای هدفمند وجود دارد، تحکیم اقتدار 200 ساله پشتونها بالای اقوام و فرهنگهای بومی و تاریخی این سرزمین است. این گروه به انسانیت، شایستگی، تخصص، عقلانیت و منطق نه گفته است. تحریک طالبان میکوشند تا با پخش و نشر این ویدیوها نفرت، وحشت و ترس را در میان اقوام غیرپشتون به ویژه تاجیکان خلق نمایند تا در آینده ادعایی برای حکومت کردن و نقش داشتن در نظامهای سیاسی را در سر نداشته باشند. انگیزه برخی از افراد مثل اسماعیل یون، جنرال مبین و ... این است که هر طالبی که بیشتر به قتل عام پنجشیری و شمالی وال نقش داشته باشد، با غیرتتر است. طالبان برای ایجاد نفرت و وحشت بیشتر در میان مردم، از هر وسیله ممکن استفاده میکنند. از تلاشی خانه به خانه شروع، تا تجاوز به بچه‌های زیر سن اقوام مختلف، لت و کوب و تجاوز به دختران و زنان؛ و وحشیانهتر از این، قتل افراد بیگناه و پخش ویدیوی آنها از جمله موارد مهم اعمال این گروه است. تحریک طالبان، تاجیکان را عامل اصلی شکست شان در سال 2001 میدانند. آنها به این باور اند که تاجیکان به ویژه مردم شمالی بودند که با آمریکا دست به دست هم داده و طالبان را از افغانستان شکست دادند. طالبان با حس انتقامگیری، دست به قتلهای عمدی، اعدامهای صحرایی، قتلهای مرموز و دیگر اعمال وحشیانه در برابر تاجیکان و هزارهها می‌زنند.

انتقام از تاجیکان

طالبان از لحاظ قومی بیشتر از هر قوم دیگری، تاجیکان را دشمن اصلی سیاسی خود میدانند. به باور تحریک طالبان و افراطگرایان پشتون، حبیب الله کلکانی، برهانالدین ربانی و احمد شاه مسعود از جمله اوباشان، یاغی و باغی اند که در برابر نظام و اقتدار سیاسی پشتون‌‎ها برخاسته اند. بنابراین، آنها برای قتل عام و از بین بردن سایر اقوام به ویژه تاجیکان اقدام نمودهاند. پشتونها بعد از قتل حبیب الله کلکانی به زنان شمالی تجاوز کردند، مال و دارایی تاجیکان را دزدیدند، مردها را قتل عام کردند، جنگلها و باغهای تاجیکان را به آتش کشیدند. در دوره مقاومت بین سال‌های 1997-2000 برای بار دوم، شمالی را ویران کردند، مردم آن منطقه را قتل عام نمودند، مال دارای مردم را دزدیدند و تاکستانهای شمالی را نیز به آتش کشیدند. از سقوط طالبان و تسلیمی نظام به تحریک طالبان توسط محمد اشرف غنی، 7 ماه میگذرد. در این مدت، اکثر قتلهای صورت گرفته از سوی تحریک طالبان بر قوم تاجیک و در برخی موارد بر قوم هزاره بوده است. طالبان به خانههای تاجیکان در کابل و ولایات شمال داخل میشوند، مردم را به بهانه دزدی، دست داشتن با داعش، و مخالفین نظام سیاسی شان و به طرفداری از مقاومت ملی به رهبری احمد مسعود به قتل میرسانند. اکثر فرماندهان طالبان و افراطگرایان پشتون مثل جنرال مبین، اسماعیل یون و ... تاجیکان را کولابی (تاجیکستانی) خطاب میکنند. به همین بهانه برای از بین بردن زبان فارسی، فرهنگ فارسیزبانان و تاجیکان دست به هر وسیله و اقدامی میزنند.

اکثر اعتراضات زنان در شهر کابل از سوی طالبان سرکوب شده است. در اکثر این اعتراضات، اقوام تاجیک و هزاره نقش برجسته داشته اند. هنوز تعداد زیادی از اعتراضکنندگان زن در قید طالبان قرار اند. ممکن است طالبان بر این زنان تجاوز کرده و یا آنها را به قتل رسانده باشند. قتل عمدی افراد بیگناه اقوام غیرپشتون و ستمگریهای بیشتر این گروه در برابر مردم و فرهنگهای مختلف غیرپشتون، ممکن است پیامدهای بسیاری داشته باشد.

پیامدها

اگر تحریک طالبان از روند وحشت، ترس و خطری که به مردم ایجاد کرده اند، دست نبردارند، حکومت مردمی و فراگیر را ایجاد نکنند، پیامدهای ناگواری به مردم و جغرافیای این کشور به همراه خواهد داشت. طالبان با ادامه این وضعیت، نه تنها نظام سیاسی را از دست خواهند داد؛ بلکه ممکن است آینده افغانستان به نفع هیچ یک از اقوام و فرهنگهای موجود در کشور نیز نباشد. در کوتاه مدت اعتراضات و خشم درونی جامعه افزایش خواهد یافت، گروهها و اقوام مختلف به جبهه مقاومت ملی بیشتر خواهند پیوست. طالبان با سرکوب مردم چند ماه و ممکن است یک سال و چند ماه نه بیشتر حکومت خواهند کرد. اما در دراز مدت، این تفرقه قومی را که کرزی و غنی دامن زدند و تحریک طالبان آن را به اوج وحشت رسانده است، دیگر جبران نخواهد شد. اکثر کارشناسان اقوام غیرپشتون به این باور اند که هرکس در جغرافیای خود حکومت خواهد کرد. بعضی برای انتحار و انفجار افتخار خواهد کرد. عدهای هم برای آبادی منطقه خود اقدام میکند و تعدادی هم برای افزایش دانش و سرنوشت منطقه خود برای رسیدن به آرامش زندگی مطلوب تلاش خواهد کرد و سرانجام به تجزیه و تقسیم‌بندی جغرافیای افغانستان خواهد انجامید.